کبوتر بقیع

مذهبی

کبوتر بقیع

مذهبی

سالهای خیلی دور

سالهای خیلی دور نیمه شبی در نجف

آیت الله جمال خوانساری در حجره اش مشغول مطالعه بود

صدای خنده ای از کوچه در نیمه شب اون رو متعجب کرد

سر از پنجره بیرون آورد و دید

دو تا زن کاملا با حجاب از کوچه رد می شوند ولی صدای خنده شان بلند است

عمامه ی خود را به زمین زد و گفت: یا صاحب الزمان کی می خوای بیای که ناموس شیعه صدای خنده اش بلند است

اگر الان ایشان بودند فک کنم برای فقط یه روز هم تمامی عمامه های طلبه ها کم باشد

ببین الان مهدی فاطمه چه می کشد


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.