کبوتر بقیع

مذهبی

کبوتر بقیع

مذهبی

به نام خالق بقیع

به نام خلق بقیع

آن هنگام که الهه باران از خیابان تنهایی ام عبور می کند و

اشک سد تجمل غرور نهفته ام را می شکند

و آن هنگام که دستهای نامهربان غم سلسله جبال دلتنگی را بر پهنای زندگیم وسعت می بخشد

آن هنگام با دلی پراز امید به سویت می آیم در حوضچه اخلاصم وضوی عشق می سازم

سجاده دل می گشایم و پا در حریم خلوت عشق می گذارم و

دست طلب به سویت دراز می کنم واشک را دعوت می کنم تا در این ضیافت بی ریا او هم مهمان تو باشد

اکنون ای آشنای دل با کوله باری از تنهایی و گناه به سویت آمده ام تا در این تنگنای راه پر پیچ و خم زندگی امید  دل لرزانم باشی

به سویت آمدهام تا یاریم فرمایی که جز مهر تو مهر دیگری بر دل راه ندهم

تا یاریم فرمایی که

پناهگاه دل خسته ام جز حریم خلوت عشق تو جای دیگری نباشد

پس یاریم فرما

دست لطفت را به سویم دراز کن تا در طولانی ترین راههای امید مهمان مکتب عشق تو باشم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.